مراکز علمی و دانشمندان بسیاری در جهان به بررسی این پدیده، علل وقوع، اثرات و راههای مواجهه با آن پرداخته و این موضوع جزو بحثهای داغ جوامع علمی مرتبط با حوزه علوم طبیعی در جهان محسوب میشود. بحث تغییر اقلیم در محیطهای شهری از حساسیت ویژهای برخوردار است زیرا این محیطها محل زندگی صدها میلیون انسان و در عین حال منابع اصلی تولید گازهای گلخانهای در جهان هستند. از اینرو این محیطها گزینه اصلی دولتها و سازمانهای مربوط، جهت آزمودن استراتژیهای مقابله با تغییرات اقلیمی محسوب میشوند.
اگرچه، نیاز به عملکردها و برنامهریزی شهرداریها و جامعه شهری برای کاهش تولید گازهای گلخانهای بهصورت اصلی پذیرفته شده، مورد توافق همگان است ولی بهنظر میرسد که برنامهریزی برای کاهش حساسیت و تأثیرپذیری مردم شهرنشین در برابر تبعات آشکار و پنهان تغییرات اقلیمی هنوز بهعنوان یک اولویت برای سازمانهای عامل و دولتها درنیامده است. دانستن این نکته که حساسترین و تأثیرپذیرترین شهرها در برابر اثرات مخرب تغییرات اقلیم، شهرهایی هستند که کمترین مشارکت را در تولید گازهای گلخانهای داشته و کمترین ظرفیت را برای مقابله با این اثرات دارند و اهمیت برنامهریزی در این زمینه را حداقل از دیدگاه عدالت و رفاه عمومی مردم جهان بالا میبرد.
مهمترین اثرات قابل ذکر تغییرات اقلیمی در محیطهای شهری عبارتند از تنش گرمایی و بالا رفتن امکان سیل که اثر دوم عمدتاً در مورد شهرهایی که در مجاورت دریاها و آبهای سطحی جاری میشوند مطرح است. شهرها و مدیران آنها میبایست برای سازگاری و پیشگیری از اثرات مخرب تغییرات اقلیمی دست به برنامهریزی بنیادی بزنند. اساسیترین اقدام میتواند جابهجایی افراد از نقاط پرخطر به نقاطی باشد که در معرض خطر گرمایی یا سیل نباشند. اگرچه این راه حل ممکن است از نظر حفاظت شهرنشینان مؤثر بهنظر برسد ولی جابهجایی افراد یک شهر کار سادهای نیست و به لحاظ اجرایی در نقاط مختلف دنیا تجربه موفقی نبوده است.
راه حل منطقیتر و جایگزین، عبارت است از ایجاد تغییرات بنیادی در محیط زندگی شهرنشینان در جهت بهبود کیفیت زندگی و مقابله با اثرات احتمالی تغییرات اقلیمی که ایجاد فضاهای سبز و آبی (Green and Blue Spaces) سادهترین این تغییرات نیست. فضای سبز عبارت است از پوشش گیاهی عمومی و خصوصی موجود در محیط شهری و فضای آبی در اصل ذخایر و جریانات آبی موجود در شهری که نقش این فضاها در تعدیل دمای محیطزیست روشن است. این فضاها علاوه بر ایجاد محیط خوشایند و شبیهسازی محیط شهری به طبیعت دست نخورده و بکر قبل از سکونت انسان، میتوانند مشکلات مربوط به افزایش دمای شهری و آب مازاد را حل کنند.
بنابراین فضای سبز شهری با ایجاد میکروکلیمای سردتر در اطراف خود و نیز کاهش میزان و اثرات مضر آبهای سطحی میتواند در سازگاری محیطهای شهری در برابر تغییرات اقلیمی نقش قابلتوجهی را ایفا کند.
توسعه فضاهای سبز شهری و مدیریت صحیح آن در جهت مقابله با بحران تغییرات اقلیمی و اثرات محتمل مخرب آن بایستی در برنامهریزی آتی شهرداریها و مدیریتهای شهری لحاظ شود. توسعه پایدار، توسعهای را بیان میکند که نیازهای نسل حاضر را بدون آسیب رساندن به منابع نسلهای آتی تأمین میکند و برنامهریزی در جهت توسعه فوق، برنامهریزی پایدار(Sustainable Planning) محسوب میشود. واضح است که مدیریت پایدار محیطهای شهری، فرایندی زمانبر بوده و نیازمند سرمایهگذاری عمده در حیطههای تحقیقاتی و اجراست زیرا اجرای راهکارها بدون تحقیقات بنیادی و امکانسنجی بدون توجه به محیط مورد بررسی امکانپذیر نیست.
مدیریت فضاهای سبز شهری در طول دهه اخیر از جنبههای مدیریت بخشهای خصوصی و دولتی، تغییر هزینههای ایجاد و نگهداری، تغییر در نگرش مدیران شهری به این مقوله و بسیاری جنبههای دیگر دچار دگرگونی عمیقی شده است. بهعنوان مثال گرایش به فضاهای سبز موقت و صرف هزینه برای نگهداری آن کاهش یافته و گرایش به فضاهای سبز دائمی و ایجاد امکان بازسازی طبیعی برای پوشش گیاهی ایجاد شده افزایش یافته است. بسیاری از این دگرگونیها، خواسته یا ناخواسته در راستای مقابله با اثرات احتمالی ناشی از تغییرات اقلیمی زمین هستند.
در مقوله برنامهریزی پایدار برای مقابله با اثرات محتمل تغییرات اقلیمی، باید توجه ویژه به پارکها، باغات و درختزارهای شهری معطوف شود. بدیهی است که برای مدیریت پارکها و جنگلهای شهری، جمعآوری و مدیریت دادههای صحیح و کامل، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این دادهها میتواند شامل دادههایی مربوط به فضاهای سبز و آبی، دادههای زیستمحیطی و اکولوژیک و دادههای فرهنگی- اجتماعی باشد که هر کدام از این گروههای دادهای شامل انواع مختلفی از دادههای جزییتر میشود. بهعنوان مثال، اطلاعات پایهای فضای سبز میتواند شامل اطلاعات سادهای نظیر موقعیت فضای سبز، عناصر تشکیل دهنده، نوع پوشش گیاهی، سن، اندازه و ارتفاع عناصر درختی و غیره شود. که بر مبنای این اطلاعات پایه بایستی با اجرای برنامههای جامعنگر در کوتاه مدت با نگرشی بلندمدت در جهت تعدیل اثرات مخرب تغییر اقلیم در محیطهای شهری گامبرداشت تا این پدیده حداقل اثرات منفی را بر زندگی نیروهای مولد جوامع شهری داشته باشد.
* معاون فضای سبز سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران